با اتكا به يك زندگي مبتني براصول،مي توا ن درهر اوضاع وشرايطي
بطور آگاهانه به بهترين انتخاب دست زدوموفقيت خويش را ازهرحيث
دركار و زندگي تضمين كرد.
درجهان هيچ تعالي راستيني وجودندارد كه بتوان آن را ا ز درست زيستن جدا كرد.(حكومت مردم- توسط مردم وبراي مردم .آ نگاه دموكراسي مشروطه به وجود آمد و نبوغ و نيروي انساني عظيمي را رها ساخت ومعيار زندگاني وآ زادي ورهائي وتاثير و اميدي را ايجادكردكه درتاريخ جهان سابقه نداشت.)
قدرت تغيرنگرش وبرداشت- خواه تغييري آني وخواه فرايندي آهسته
وسرشار از تعمق و تا مل – منشاء دگرگوني عظيم است.
مثلاً به اصل انصاف اشاره مي كنيم كه كلاً تصوري كه ازمفاهيمي چون
برابري وعدالت داريم ازآ ن ناشي مي شودوبه خودشكل مي گيرد.به
نظرمي رسدكه كودكان خردسال با وجودتجربه هاي شرطي شدن مخالف آن،فطرتاً آرمان انصاف را احساس مي كنند. اگرچه ميان شيوه هاي توصيف انصاف وطريق رسيدن به آن تفاوتها ئي بي شمار وجود دارد،اما تقريباً همه جهانيان ازكل اين آرمان آگاهند.
همانيم كه مدام به آن مي پردازيم .پس تعالي ،نه عمل ،كه عادت است
سه عادت نخست – عادتهاي پيروزي شخصي – افزايش قابل توجه
اعتمادبه نفس خواهد بود.
همچنين خودرابه طرز ژرفتر و پرمعنا تري خواهيدشناخت .نظرات خويش
وژرفترين ارزشهاو قابليت خدمت منحصربه فردخود را .
وقتي خودرابه روي سه عادت – پيروزي عمومي – مي گشايد،اشتياق
ومنابع شفاوبازسازي روابط مهمي راكه ازهم پاشيده ياحتي ازهم گسسته اندكشف خواهيدكردويا بازخواهيدستاند.
روابط نيكو نيزژرفتر و بهتر و محكمتر و خلاقتر وهيجان انگيزتر مي شوند.
آنچه درپس وپيش روي ماست درقياس باآنچه درون ماست ناچيزاست.
به ويژه ميخواهم به فرزندانم عشق ويادگيري وپرورش استعدادهاي
يكتاي خودشان رابياموزم.
هيچ دوستي بدون اعتمادوهيچ اعتمادي بدون يكپارچگي وجود امكان
پذير نيست.
نويسنده:استفان كاوي
ترجمه:ال ياسين